چ ش م ا ن ت ظ ا ر

مقطعه میکنم،چشم انتظاریم را!!!_بگذار بشوم

چ ش م ا ن ت ظ ا ر

مقطعه میکنم،چشم انتظاریم را!!!_بگذار بشوم

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «باران» ثبت شده است

هوایِ تو دارم آقا :"(

سه شنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۴، ۱۰:۲۱ ب.ظ

"هو المحبوب"

دلنوشته ام تو ادامه ی مطلب

×التماس دعایِ ویژه یکی سفارش شده خیلی محتاج دعاست واسه ی تعجیلِ فرجش که گشایش تموم بی کسی ها و گم شدن هایِ ماست... :"(

کوچه

شنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۸ ب.ظ


خنکایِ یاد تو اگر نوَزَد،زندگی برایم با همه ی بزرگیش تنگـــ میشود....

قدم میزند...

یادِ من،در اشک هایِ باریده از چشمِ کوچه ای که از نبودنت بغض پشتِ بغض می ترکاند!

کوچه دلتنگ...و من آرام...

قدم میزنم در دلتنگی هایِ شهر

درست _اینجــــــــا_ که تو ایستادی!

من پر از آشوبم...پر از دلهره هایِ کُشنده...

تو مرا میبینی و من نه....متی ترانا و نراک

و من همه را می بینم جز تو را....عزیزٌ علیَّ أن اری الخَلقَ ولا تُری

باور کن سخت است...باور کن درد_دارد

اصلا باشد؛

"من عاشق نه....تو را که دوست دارم؟!....دلم که تنگت میشود؟!"

نگاهت را از من نگیر....می دانم،باور کن می دانم...

"بد غافل شده ام..."

تو دستم را رها کنی،زمین خورده ی دنیا و آخرت می شوم

وای بحالم اگر از چشم تو بیفتم

وای به حالم :"(

درد_نوشت: بی هوای تو...
هیچ!...
گفتن ندارد...
آدم میمیرد!


یا ایها الرئوف

جمعه, ۷ آذر ۱۳۹۳، ۰۸:۱۹ ب.ظ

مشهدت برای خود کربلای من است

صحن و ضریحِ پر نورت سرایِ من است

ای آشیانِ من از خطرهای این دنیا

پنجره فولادت آشنایِ من است....

همچو آهو جسته از این همه خطر

باز آمدن بسویت فتوایِ من است....

اشکانم که چون باران به زمین میریزد،

برای"اذن دخول"_تحفه هایِ من است

پابرهنه آمده ام بسویِ حرمت...

گلدسته های گنبدت،رَهنمایِ من است

تداعی کربلـــــا و تشنگی و خستگی

فقط رسیدن "جان به یار"سَزایِ من است

نقاره ها چون به صدا می آیند...؛

پروازِ کبوتران ِ حرمت آوایِ من است!

باز میگویم حاجتم را به تو ای دیار عشق

فقط جان دادن برای یار"نوایِ"من است


آبانماه1391/تهران