چ ش م ا ن ت ظ ا ر

مقطعه میکنم،چشم انتظاریم را!!!_بگذار بشوم

چ ش م ا ن ت ظ ا ر

مقطعه میکنم،چشم انتظاریم را!!!_بگذار بشوم

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کوچه» ثبت شده است

نگاهِ در"کسی برایِ علی،زهرا نمی شود"

يكشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۳، ۰۲:۱۸ ب.ظ

امشب زبانِ کسی زِ صدا وا نمی شود

تسبیحِ مادری به بغل جا نمی شود

آری گرفته  گلویِ حسیـــــــــــنِ تو

امشب به جان،چو ناله تمنا نمی شود

انگار میدهد "صدا" در گوشه هایِ در!

آنقدر تکرار میشود که گوارا نمی شود

درخیره مانده به علی-علی خیره شد به در

چون لحظه هایِ بی تو شمارا نمی شود

جانی دِگر نمانده بود که شود گرفت...

اینبار دیگر با دشمنت مدارا نمی شود!

آب و طعام زِ دندان گرفته شد...،

آب و طعام بی تو مهیا نمی شود

مادر؛تمامِ خانه بویِ تو می دهد...

خورشید پشتِ ابر که زیبا نمی شود

جانِ علی دوباره نگاهی به من بکن

آخر کسی که برایِ علی،زهرا نمی شود

13مهر1393/گیلان

کوچه

شنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۸ ب.ظ


خنکایِ یاد تو اگر نوَزَد،زندگی برایم با همه ی بزرگیش تنگـــ میشود....

قدم میزند...

یادِ من،در اشک هایِ باریده از چشمِ کوچه ای که از نبودنت بغض پشتِ بغض می ترکاند!

کوچه دلتنگ...و من آرام...

قدم میزنم در دلتنگی هایِ شهر

درست _اینجــــــــا_ که تو ایستادی!

من پر از آشوبم...پر از دلهره هایِ کُشنده...

تو مرا میبینی و من نه....متی ترانا و نراک

و من همه را می بینم جز تو را....عزیزٌ علیَّ أن اری الخَلقَ ولا تُری

باور کن سخت است...باور کن درد_دارد

اصلا باشد؛

"من عاشق نه....تو را که دوست دارم؟!....دلم که تنگت میشود؟!"

نگاهت را از من نگیر....می دانم،باور کن می دانم...

"بد غافل شده ام..."

تو دستم را رها کنی،زمین خورده ی دنیا و آخرت می شوم

وای بحالم اگر از چشم تو بیفتم

وای به حالم :"(

درد_نوشت: بی هوای تو...
هیچ!...
گفتن ندارد...
آدم میمیرد!