نگاهِ در"کسی برایِ علی،زهرا نمی شود"
امشب زبانِ کسی زِ صدا وا نمی شود
تسبیحِ مادری به بغل جا نمی شود
آری گرفته گلویِ حسیـــــــــــنِ تو
امشب به جان،چو ناله تمنا نمی شود
انگار میدهد "صدا" در گوشه هایِ در!
آنقدر تکرار میشود که گوارا نمی شود
درخیره مانده به علی-علی خیره شد به در
چون لحظه هایِ بی تو شمارا نمی شود
جانی دِگر نمانده بود که شود گرفت...
اینبار دیگر با دشمنت مدارا نمی شود!
آب و طعام زِ دندان گرفته شد...،
آب و طعام بی تو مهیا نمی شود
مادر؛تمامِ خانه بویِ تو می دهد...
خورشید پشتِ ابر که زیبا نمی شود
جانِ علی دوباره نگاهی به من بکن
آخر کسی که برایِ علی،زهرا نمی شود
13مهر1393/گیلان