ثانیه هایِ من
سه شنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۴، ۱۰:۰۴ ب.ظ
ثانیه ها_ بی تو می گذرند ....
اما من_نه !
از ثانیه هایِ بی تو می مانم!!!
گذرِ ثانیه هایم بی تو؛
عجیبــــــ درد_دارد
. به پنجره هایِ اتاق که میخورد_باران_
یاد تو در حوالی دلم با خنکایِ بیشتری میوزد...
: حسِ بارانی شدن میکنم...بریزم و پاک کنم
_خودم را از "تمامِ خودم"
.: و تو میپیچی؛
و حسِ هوایِ تو بودن پشتِ شیشه ی اتاق موج میزند...
و من تمامِ شب را در حسرتِ ماندن در زیرِ "بارانِ نگاهِ تو"
چه خوب -دلبری می کنی!
:: عاشقانه ها که برایِ تو باشد به پایان نمیرسد...
خودم را به پایان میرسانم و سرشار از تو خواهم شد...
چ ش م ا ن ت ظ ا رِ لحظه هایِ با تو بودن ها...
یاد تو در حوالی دلم با خنکایِ بیشتری میوزد...
: حسِ بارانی شدن میکنم...بریزم و پاک کنم
_خودم را از "تمامِ خودم"
.: و تو میپیچی؛
و حسِ هوایِ تو بودن پشتِ شیشه ی اتاق موج میزند...
و من تمامِ شب را در حسرتِ ماندن در زیرِ "بارانِ نگاهِ تو"
چه خوب -دلبری می کنی!
:: عاشقانه ها که برایِ تو باشد به پایان نمیرسد...
خودم را به پایان میرسانم و سرشار از تو خواهم شد...
چ ش م ا ن ت ظ ا رِ لحظه هایِ با تو بودن ها...