شکسته بال و پرم در هجومِ سیلِ "اَدا"
مگر بداد رسی _ مادر التماسِ دعا
گرفته حولِ دلم را پُر از سیاهیِ شرم
بگیـــر نگــــارا،تو دستــــــِ نیازِ مـــرا
پُرم زِ غفلت و آشوبِ بی تو بودنهـــا
مرا زِ قیدِ منیت هایم بکن تو جـــدا
دلم به تنگ آمده از دردِ دلهایـــم
دعا بحالِ دلم کن_شوم کنیزِ شما
من و نیازِ من و حسرتم برویِ دل
توودوایِ دل ویک سفر به کرب وبلا
سرم به سویِ زمین،در دلم هوایِ تو
نمیدهی تو براتی،رسد به دستِ گدا؟
ببخش؛دلِ بیمارِ من فقط تورا دارد
هنوز نشدم"چشم انتظارِ یوسفِ زهرا"
27خرداد94/گیلان
"هو المحبوب"
دلنوشته ام تو ادامه ی مطلب
×التماس دعایِ ویژه یکی سفارش شده خیلی محتاج دعاست واسه ی تعجیلِ فرجش که گشایش تموم بی کسی ها و گم شدن هایِ ماست... :"(
ثانیه ها_ بی تو می گذرند ....
اما من_نه !
از ثانیه هایِ بی تو می مانم!!!
گذرِ ثانیه هایم بی تو؛
عجیبــــــ درد_دارد
حسِ دلهره .... فهمیدنی نیست!
گاهی باید جایِ دلِ خرابی باشی که در حسرت یک دیدار دلهره دارد...
تا که کی یارش نظر می کند....:"(
"اسیر شده ام"
پناهِ این شبها و روز هایِ پر از التهابِ بی تو بودن ها _"دل،خرابم" کرده....
تو نیستی و این روزها....
می گذرد...بی...یادِ....تو
عجیبـــ غفلت زدگی خراب می کند خانه ی دلم را...:"(
السلام علیک یا اباصالح المهدی
دردم گرفته،حالِ مرا شفا_حرم
این بغض هایِ سر به سرم،گریه ها_حرم
یک شب،به زیرِ مَهِ تابانِ چشمِ تو
حالِ منِ گنهکار را دوا _حرم
بن بست رسیده ام و گره افتاده در سرم؟
حلّال این همه بُهت و گمراهیا_حرم
دلتنگ شده ام و دیدارت آرزوست
سر راست،کسی هست ببرد مرا_حرم؟
خستم؛از این همه دوری،ببر مرا
من،این گدایِ خود را،کجا؟_حرم
تو ای طبیبِ این بیمارِ مبتـــــلا
تجویز کن برایِ من "اورژانسی" تا_حرم
دور است،از زمین و زمان!بهشت است حریمِ تو
قم_کربلاست،مسیری تا کربلا_حرم
آرام میشوم...شده ام من اسیرِ تو
اری،چه خوش میدهد بانگِ یارضارضا_حرم
20دی1393/گیلان
. این روز ها،حالم بی هوایت چنان نفس گیـــر شده که بغض هایم سکته وار در گلویم دق میکند
: دلتنگ "حـــرم" شده ام...هیچــ جز حرمت دوای اینهمه غفلتهایم نمیشود
:. طبیبِ تمامِ دردهایِ من...عجیبــ در روز و شبهایم گیر کرده ام
:: دلم برایِ یک قدم در صحن تو تنگــ شده خانوم :"(