چ ش م ا ن ت ظ ا ر

مقطعه میکنم،چشم انتظاریم را!!!_بگذار بشوم

چ ش م ا ن ت ظ ا ر

مقطعه میکنم،چشم انتظاریم را!!!_بگذار بشوم

۲۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انتظار» ثبت شده است

برای مولام دعا کنید

جمعه, ۷ آذر ۱۳۹۳، ۰۹:۴۵ ب.ظ

حالش خوب نیست؛

دلش خونه؛

من میگیرم میخوابم...."...."بیداره و برای کارای من گریه میکنه!

کار هر شبشه....

اونوقت من میگردم دنبال کس دیگه ای که اینهمه دوسم داشته باشه؟

با این بی محلیا بهش؟

حالش بده....

دلش خونه....

برای امام زمانم دعا کنید:'(


درد_دارد


http://s2.picofile.com/file/7625021933/entezar.gif



صیــ...ـــدِ کیمیا !

جمعه, ۷ آذر ۱۳۹۳، ۰۹:۲۴ ب.ظ

دوباره آمدی و_من دوباره در رَهِ تو....

شبیهِ مستمندی که شده آشنایِ درت

گذشته در رَهت اینبار بیمناک تر از؛

کبوتری که شده_جیره خوارِ رَهت!

شده چو آهویی و می دود که رسد،

به پیشِ صیادی که شده صیدِ کیمیای لبت

سری به حُرمت چشمِ دلربایِ ضریح،

دوباره زیر میرود و میشود چو خاکِ بَرت

من و_گناهِ من و_طمع و_امیدِ من به حرم!

تو و_کرامتِ تو و_سایه ی دلربایِ قدت

منی که آمده ام در مسیرِ زائرِ تو

تویی که میزبانی و من هم شدم گدایِ غمت!

بگیر دستِ مرا و بخر مرا ای عشق؛

به آبرویِ دو دستِ عمویِ تشنه لبت

چه نا تمام شده شعرم کنارِ گنبد تو

هوا،هوایِ تو کرده_هوایِ نابِ شبت

 

16شهریور1393/گیلان

 

یا ایها الرئوف

جمعه, ۷ آذر ۱۳۹۳، ۰۸:۱۹ ب.ظ

مشهدت برای خود کربلای من است

صحن و ضریحِ پر نورت سرایِ من است

ای آشیانِ من از خطرهای این دنیا

پنجره فولادت آشنایِ من است....

همچو آهو جسته از این همه خطر

باز آمدن بسویت فتوایِ من است....

اشکانم که چون باران به زمین میریزد،

برای"اذن دخول"_تحفه هایِ من است

پابرهنه آمده ام بسویِ حرمت...

گلدسته های گنبدت،رَهنمایِ من است

تداعی کربلـــــا و تشنگی و خستگی

فقط رسیدن "جان به یار"سَزایِ من است

نقاره ها چون به صدا می آیند...؛

پروازِ کبوتران ِ حرمت آوایِ من است!

باز میگویم حاجتم را به تو ای دیار عشق

فقط جان دادن برای یار"نوایِ"من است


آبانماه1391/تهران



همدم را برای تو میخواهم

سه شنبه, ۴ آذر ۱۳۹۳، ۰۷:۱۴ ب.ظ

همدمی میخواهم؛

تا با او تو را صدا زنم....هر چه بلند تر!


أَیْنَ بَقِیَّةُ اللَّهِ الَّتى لا تَخْلُوا مِنَ الْعِتْرَةِ الْهادِیَةِ؟

أَیْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْأَرْضِ وَالسَّماءِ؟ أَیْنَ صاحِبُ یَوْمِ الْفَتْحِ وَ ناشِرُ رایَةِ الْهُدى؟ أَیْنَ مُؤَلِّفُ شَمْلِ الصَّلاحِ وَالرِّضا؟

کجایـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....ــــــــــــی؟ای تمام مبنا و قرارِ زندگیم؟
ای آنکه بند بند زندگیم بی تو روی گُسلِ زلزله ها بناست؟

همان مقطعه ماندنم بهتر است....چ ش م ا ن ت ظ ا رِ توأم

:'(
قبولم نمیکنی؟



خوشبختی ؟"...."

سه شنبه, ۴ آذر ۱۳۹۳، ۰۷:۰۱ ب.ظ

خوشبختی مگر معنی دیگری دارد؟

کسی که تو را دارد چه از خوشبختی کم دارد؟

ومن؛

از نداشتنت گرفتار و مبتلا شده ام....!

دنیا و آخرت نمیخواهم....آقا....نگاهم نکنی دنیا را چه میخواهم....و آخرتی که بر باد میرود:'(


http://8pic.ir/images/1oblg9m8k8l8r2e61ven.png

"عبور"

دوشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۳، ۰۹:۳۹ ب.ظ

بیزارم از نبــــــودنی که_نگاری_در او گم است

از پرسه یِ زمــــان که_قراری_در او گم است

این دل،اگر "تو" نبـــــــــــاشی در او....چنان؛

سیرِ تلاطمیست،که_بهاری_در او گم است

حبس اســـت،زمیــن و زمان،در ندیدنتـــ!

چون مستی کسی که_خماری_در او گم است

جاریست....تمامِ یادِ تو بر رویِ دیــــــده ام!

لبریزِ لحظه ای که_تکراری_در او گم است

چشمی که نیست"لایقِ دیدارِ چهره ات"...

همچو شقایقی که_سیه باری_دراو گم است

درد است،دردِ بی تو بودن و رویِ من...؛

شکلِ تبسمی که_حالِ زاری_دراو گم است

هر کس نشسته به تماشایِ عشقِ تو،

دل مستِ مست که_قراری_در او گم است

کافیست بُگذرد نسیمت از مشامِ من....

جان را چه شد؟که_نگهداری_دراو گم است


25آبان93/گیلان


دردِ بی تو بودن"...."

شنبه, ۱ آذر ۱۳۹۳، ۰۵:۴۶ ب.ظ

تمام درد عالم برای من؛

بی دردیم برای توست!!!!

مگر نه آنکه عاشـــــ ـق_باید درد معشوق داشته باشد....؟

....درد_دارد....تمام جای جای زندگیم مولا:'(