چ ش م ا ن ت ظ ا ر

مقطعه میکنم،چشم انتظاریم را!!!_بگذار بشوم

چ ش م ا ن ت ظ ا ر

مقطعه میکنم،چشم انتظاریم را!!!_بگذار بشوم

۷ مطلب با موضوع «شعرهام :: امام حسین ع» ثبت شده است

نگاهِ در"کسی برایِ علی،زهرا نمی شود"

يكشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۳، ۰۲:۱۸ ب.ظ

امشب زبانِ کسی زِ صدا وا نمی شود

تسبیحِ مادری به بغل جا نمی شود

آری گرفته  گلویِ حسیـــــــــــنِ تو

امشب به جان،چو ناله تمنا نمی شود

انگار میدهد "صدا" در گوشه هایِ در!

آنقدر تکرار میشود که گوارا نمی شود

درخیره مانده به علی-علی خیره شد به در

چون لحظه هایِ بی تو شمارا نمی شود

جانی دِگر نمانده بود که شود گرفت...

اینبار دیگر با دشمنت مدارا نمی شود!

آب و طعام زِ دندان گرفته شد...،

آب و طعام بی تو مهیا نمی شود

مادر؛تمامِ خانه بویِ تو می دهد...

خورشید پشتِ ابر که زیبا نمی شود

جانِ علی دوباره نگاهی به من بکن

آخر کسی که برایِ علی،زهرا نمی شود

13مهر1393/گیلان

دخیل....

يكشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۳، ۰۹:۵۳ ب.ظ

از دور دخیلِ توام ای چشمه یِ حیات

با یک نگاهِ خود تو کربلا دهی برات....

اینجـــا_بدونِ یادِتو آواره می شوم؛

یک دم نگاهی کن و این اسیر را بده نجات!


http://freeupload.in/uploads/154031919.1413579674.jpg


درد_دارد:

1-ایوای بر اسیری،کز یاد رفته باشد...

2-امسال هم زائرانِ کربلایت پای پیاده می آیند...دوباره نطلبیدی جانا!

یک بهانهِ ی کربلا:'(

دوشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۳، ۱۱:۲۴ ب.ظ

همچو برگی فتاده بر لبِ جوی_آمدم تا مرا ببری

مثلِ عکسِ پاره پاره شده_آمدم،تا به تا ببری

قسمتم شده یا نه؟_تو بگو من کجا باشـــــم؟

همچو کودک نشته ام بی تو_تا تو من را "کجا"ببری!

حسِ یک جامانده تا ابد این است"نشدم لایق دیدار"

اشکم و آهم و قسمم_جانِ زهرا مرا ببری...

سر کنم در خزان بی تو؟_داغ عشق تو خوش باشد،

درپناهت مرا بغل گیری_ازخودم بِدَر مرا ببری!

بیتِ آخر میان خواهش و اشک_میرسد بیقرارو میداند

در پی "یک بهانه"میگردی_تشنه ای را به کربلا ببری


21مهر93/گیلان

حرم نرفته:(

يكشنبه, ۲ آذر ۱۳۹۳، ۱۲:۳۰ ب.ظ


بردار قدم_بسمت حرم....هر چـــه می روی،

انگار_نگاهِ عـــــرش و ملک_زیرِ پایِ توستـــــ

بِنمـــــای نَظَر_برایِ دلم....ندبه ای بخوان....

چـــشمِ حرم نرفته ها،به قنوتِ دعایِ توست


پی نوشت:زمانیکه فهمیدم مادرم راهی امسال اربعین کربلاست!


من و "شش"گوشه

شنبه, ۱ آذر ۱۳۹۳، ۰۶:۵۲ ب.ظ

آخر نشد-قسمت من-کربلای تو....
صدبار-صدازده ام-در روضه های تو....
آقا بخواه،سر و سامان بگیرم از؛
شش گوشه ی تو و گنبد طلای تو....

پای پیاده:(

شنبه, ۱ آذر ۱۳۹۳، ۰۶:۱۹ ب.ظ

رفتم_به زیرِ خطِ فقرِ دیدارِ رویِ تو....

من را هنوز_راه ندادند ، به کویِ تو....

کردم_همیشه....دعا....تا روزیم شود،

یکبار بیایم_پایِ پیاده،به سویِ تو....

از دور....سلام!

شنبه, ۱ آذر ۱۳۹۳، ۰۶:۰۹ ب.ظ

مانده ست در دلم که بگویم به یک کلام....

یکبار هم مــرا بطـــلب کربــلا....تمام

امسال....دوباره،چو هـــر سال می دهم...

از دور....با اشــک دیــده....به تـو سلام:(