چ ش م ا ن ت ظ ا ر

مقطعه میکنم،چشم انتظاریم را!!!_بگذار بشوم

چ ش م ا ن ت ظ ا ر

مقطعه میکنم،چشم انتظاریم را!!!_بگذار بشوم

۴۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دلتنگی» ثبت شده است

بویِ مُردگی

شنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۳، ۰۴:۳۸ ب.ظ

می نویسم تا خوب یادم بماند؛

_چقدر محتاجم به نگاه هایِ بی دریغِ تو" مولایَ مهدی"

در جایی که اثری از تو نیست اثری از "زنده بودن" نیست!

در دلم که نباشی؛

"عجیبــــــ.... بویِ مردگی میگیرمــ"


سنگین تر از جبالِ دنیا!

شنبه, ۶ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۳۵ ب.ظ

می گویند:«چرا از "کاه" ، "کوه"  میسازم!

وااااااای...

چه می گویید؟

یکی به من بگوید که مگر "کوه" نیست،"ندیدنِ تو" ؟؟؟؟


درد_دارد
چه دردی بدتر از اینکه "چشمانم لیاقتِ دیدارِ رویِ یوسفِ زهرا، را ندارد"

_دیده را فایده آنست که دلبر بیند/گر نبیند چه بُود فایده بینایی را؟



به گریه می اندازد مرا....

يكشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۳، ۰۹:۵۹ ب.ظ

آقا جانم....؛

_ به گریه می اندازد،

....مرا

خنده دار ترین حرف هایی که اثری از "تـــــــ....ـو" ندارد...

+اینروزها برایم....خنده دارترین ها هم گریه دار است

خنده بی تو....؛

درد_دارد



کوچه

شنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۸ ب.ظ


خنکایِ یاد تو اگر نوَزَد،زندگی برایم با همه ی بزرگیش تنگـــ میشود....

قدم میزند...

یادِ من،در اشک هایِ باریده از چشمِ کوچه ای که از نبودنت بغض پشتِ بغض می ترکاند!

کوچه دلتنگ...و من آرام...

قدم میزنم در دلتنگی هایِ شهر

درست _اینجــــــــا_ که تو ایستادی!

من پر از آشوبم...پر از دلهره هایِ کُشنده...

تو مرا میبینی و من نه....متی ترانا و نراک

و من همه را می بینم جز تو را....عزیزٌ علیَّ أن اری الخَلقَ ولا تُری

باور کن سخت است...باور کن درد_دارد

اصلا باشد؛

"من عاشق نه....تو را که دوست دارم؟!....دلم که تنگت میشود؟!"

نگاهت را از من نگیر....می دانم،باور کن می دانم...

"بد غافل شده ام..."

تو دستم را رها کنی،زمین خورده ی دنیا و آخرت می شوم

وای بحالم اگر از چشم تو بیفتم

وای به حالم :"(

درد_نوشت: بی هوای تو...
هیچ!...
گفتن ندارد...
آدم میمیرد!


جمعه..."سه نقطه چین"

جمعه, ۲۸ آذر ۱۳۹۳، ۰۱:۳۹ ب.ظ

تنها به رسم عاشقیم "میپرستمت"

_جمعه...دوباره جمعه...دوباره "سه نقطه چین"...

؛حال و هوایم اگر به خرابی میزند...تنها از فراقِ توست:"(

نمیگذرد آقا..."درگیر شده ام با زمان های بی تو"

والعصر..."دچار زیان" شده ام

حال و هوایم بی تو فقط؛

درد_دارد



_بی تو...عجیب "سختــــ " میگذرد عجیبــــ

عجیب گیر کرده ام

دوشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۰۸ ب.ظ

گرفته....؛

زندگیم!(حبس شده ام در دو دو تا چهار تایِ زندگیی که پیگیرِ تو نیست)

بار هایِ منفیِ دورم را که میبینی...از درگیرِ تو نبودن هایِ من است!
دلی که درگیرِ تو نشد،در گیر و دارِ زندگی "گیــ...ـر"می کند!

عجیب گیر کرده ام...عجیب:"(

ادرکنی



مضطر....

شنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۳، ۰۲:۴۱ ب.ظ

دستِ دعا در طلبت رو به آسمان!

چشمِ فقیر،بر قدمت رو به رو زمین!

جانا؛خیالِ نبودنت می کُشد مرا...

من؛بینِ اینهمه عاشق...فقط همین!

امنیجیب_مضطرم اینبار،دلبرا...

ذکرِ نبودنت شده در هر حالیم عجین!

جم،جمکران،جمعه...جامانده ام همش،

از بس جواب کرده ای به نگاهیم ازین!

سر در هوا!به یادِ تو!من مستِ رویِ تو،

آرامی و قراری ندارد که این حزین!

من بد_معترفم که به حالِ خود...

تو خوب_من که دارم به این یقین!

دست بر دعایِ تو هر شب به حالِ من

من مست،دعایِ تو می وزد...وزین!

آری جز این سراغ ندارم از کرامتت،

من مستحق نبوده و کردی مرا...قرین!

 

14آبان93/گیلان



!)آرامی و قراری ندارد، که این حزین:"(

!!)چقدر دلم تنگه جمکرانه....