چ ش م ا ن ت ظ ا ر

مقطعه میکنم،چشم انتظاریم را!!!_بگذار بشوم

چ ش م ا ن ت ظ ا ر

مقطعه میکنم،چشم انتظاریم را!!!_بگذار بشوم

یادِ تو....

دوشنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۳، ۰۶:۳۰ ق.ظ

اینجــــا؛

در عمقِ نگاه....

در گوشه هایِ زمینه ات،

     _برمودایی نهفته است!

چه مکشی دارد....زوایایِ یادت....



http://freeupload.in/uploads/1598709025.me2.jpg

+بیادِ یکی از دوستانم....

++دوستانی که بویِ نابِ ایمان می دهند...پرستیدنی اند!

دخیل....

يكشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۳، ۰۹:۵۳ ب.ظ

از دور دخیلِ توام ای چشمه یِ حیات

با یک نگاهِ خود تو کربلا دهی برات....

اینجـــا_بدونِ یادِتو آواره می شوم؛

یک دم نگاهی کن و این اسیر را بده نجات!


http://freeupload.in/uploads/154031919.1413579674.jpg


درد_دارد:

1-ایوای بر اسیری،کز یاد رفته باشد...

2-امسال هم زائرانِ کربلایت پای پیاده می آیند...دوباره نطلبیدی جانا!

ادای عاشقی

يكشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۳، ۰۸:۴۷ ب.ظ
آری؛

دارم فقط_ادای عشق تو را در میاورم
امشب چو اشک_این قائله را سر میاورم
دستگیرتو نشد_این دلِ بی آبرویِ من
یاللعجب!_چه شد؟نکند شَر بیاورم؟...
لکنت گرفته زبان و_دیده می دهد صدا،
بغضی گرفته راهِ گلو....نوا در بیاورم؟
آری شکست،بغض و_نگاهم بسویِ توست
گفتی که باید_چشمانِ خود را تَر بیاورم!
دیدی چه شد؟_حالِ عطش در فراقِ تو؟
باری شده_برای تو جز دردِسر بیاورم؟
خوش نیست....حال و هوایِ دلم_بگو؛
اینجا چطور_عشقِ تو در بَر بیــــاورمـــ؟


اسفند1392/گیلان



*درد دارد.....ادای عاشقیم:"(

تو همانی که به من حس تلاطم دادی

يكشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۳، ۰۵:۳۳ ب.ظ

فقط درد دارها بخونن

بهم ریختــــــــه ام

شنبه, ۸ آذر ۱۳۹۳، ۰۶:۱۰ ب.ظ

مدتـــ ـهاستـــ نگرانِ ثانیـــه هایِ متوالیِ عبـــورِ توأم؛

باورم کن...

حسِ دلهره ام را...حسِ ترسم را بدونِ تو...

باورم کن...

مدتـــ ـهاستـــ که خالیــ کرده ام و آب و جارو زده ام "برایــِ تو"

نه...!

چه حسِ تلخی دارد تبسمهایم....

نکند این دلِ سیاه شده ام....این دلِ پر از گناهِ من..._لایقِ وجودِ تو....نباشد؟!

مجال نمیدهد فکرت به من...

______و برگه ای که از نم یادِ تو با ضربه یِ مدادم

                            "جایِ بغضِ نوشته ام"

                                     _پاره میشود....

چقدر درد_دارد....غریبیِ تو

و تداوم غفلتهایم...



http://freeupload.in/uploads/2004550103.14_03_06_09_43_01.jpg

*آخر گذشت عمرم و قابی که رویِ آن

با خطِ خود نگاشته بودم "بیا" شکست

**رخ نشان نمیدهی....به کسیکه اصرار می کند بر اشتباهاتش!

نشانه"...."

شنبه, ۸ آذر ۱۳۹۳، ۰۵:۵۸ ب.ظ

دارم فقط_نشانه ای از خاکِ پایِ تو

دارد چه زود_می گذرد این هوایِ تو

این سان_شبیه قلم،خط کشیده ام

بر رویِ خاکِ دلم_زیرِ پایِ تو....

قدری نگاه کن_به حال و هوایِ من؛

آیا نمیشود که شوم_آشنایِ تو....؟

چیزی بگو....دست نگه دار،جانِ من

اشکی گره شده_آری برای تو!!!

آری_به یُمن یادِ تو بر رویِ دیده ام

شبنم گرفته کمی_جانم فدای تو

قدری وزیده نسیمِ قدومِ عـــشق،

سبز است جهان_به عطرِ دلربایِ تو


23خرداد1393/گیلان


#آقا گذری کن زِ ایوانِ دلم....

##این روز ها بیش از همیشه محتاج به جمکرانم....

###اگر اونی که باید بود،میبود....حال هیچکسی خراب نبود!

بی خبران حیرانند:'(

شنبه, ۸ آذر ۱۳۹۳، ۰۴:۴۰ ب.ظ
آقا جان؛

لطفی کن و بگذر از ما

تماشاگر هر چیزی هستیم،بجز دلهای زنگار گرفتیمان"بی تو"

تو نیستی و همه چیز ارزش دیدن دارد،

حتی اگر کورمان کند از"تو را دیدن"

زندگیمان بی تو بو میدهد....بوی نیستی!_مرده روحمان و بی تو حتی خبر نداریم....

_در نظر بازی ما بی خبران حیرانند....

همین دیگر....حیرانیم
:'(

 درد_دارد

http://sangariha.com/i/attachments/1/1377204233147407_large.jpg